اولین چیزی که ما از یک برند می‌بینیم هویت بصری آن است، در واقع هویت بصری اولین شاخصه‌ای است که باعث تمایز برند‌ها در ذهن مخاطب می‌شود. یک هویت بصری قوی باید بتواند با مخاطبین ایجاد تعامل کند، در ذهن باقی بماند و معرف ارزش‌ها، اهداف و شخصیت برند باشد. هویت بصری یک برند ابزاری‌است برای انتقال درونمایه‌ی برند به مخاطبین. طراحان هویت بصری باید با درک درست از بریف و پروژه، مخاطب هدف و مارکتینگ برند، هویتی متناسب با آن طراحی کنند. این هویت بصری باید انعطاف‌پذیر باشد و قابلیت انطباق با همه‌ی پلتفرم‌ها و بیان انواع موضوعات را داشته باشد. دیزاینرها در این مسیر با در نظر گرفتن هویت مفهومی برند (مانند آرمان‌ برند، اهداف، مخاطب هدف و...) و با استفاده از عناصر گرافیکی (مانند لوگو، رنگ و تایپ‌فیس) ترجمه‌ای بصری از هویت یک برند ارائه می‌دهند. 

رنگ یکی از عناصر اساسی تصویر است. رنگ‌ها در کنار هم معانی متفاوتی می‌گیرند و پیام‌های مختلفی را به مخاطب القا می‌کنند. در طی تاریخ هنرهای بصری، رنگ‌ها تبدیل به نماد شده‌اند و ترکیب‌شان در کنار یکدیگر ارزش و بار مشخصی پیدا کرده است. هر هنرمند و فعال هنرهای بصری، نقاش، تصویرساز، عکاس، فعال سینما و مجسمه‌سازی باید پیشینه رنگ‌ها را بشناسد و علم ترکیب‌شان را داشته باشد. ترکیب‌بندی و نحوه‌ چیدمان رنگ‌ها در کنار هم در ایجاد ارتباط موثر با مخاطب و ایجاد وحدت تصویری نقش بزرگی دارد. 

ترکیب‌بندی یکی از مبانی تصویر دوبعدی است که در ساختن تجربه‌ بیننده بسیار تاثیرگذار است. دانش ترکیب‌بندی، پایه‌‌ای برای تولید هر تصویری‌ است. در دیزاین دوبعدی و گرافیک، ترکیب‌بندی نقشی اساسی در انتقال موثر پیام به مخاطب بازی می‌کند. داشتن آشنایی کافی با ترکیب‌بندی، به فعالان در حوزه‌های مختلف هنر و دیزاین کمک می‌کند تا آثاری طراحی کنند که توجه مخاطب را جلب کرده و پیام مورد نظر را بهتر و موثرتر به آن‌ها انتقال دهد.